باز پاييز است
باز اين دنيا غم انگيز است
باز پاييز است و هنگام جدايي ها
باز پاييز است و مرگ آشنا يي ها
رفتنت آغاز ويرانيست حرفش را نزن
ابتداي يك پريشاني است حرفش را نزن
گفته بودي چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهايم بي تو باراني است حرفش را نزن
آرزو داري كه ديگر برنگردم پيش تو
راهمان با اينكه طولاني است حرفش را نزن
دوست داري بشكني قلب پريشان مرا
دل شكستن كار آسانيست حرفش را نزن
عهد كردي با نگاه خستهاي محرم شوي
گر نگاه خستة ما نيست حرفش را نزن
خوردهاي سوگند روزي عهد ما را بشكني
اين شكستن نامسلمانيست حرفش را نزن
حرف رفتن ميزني وقتي كه محتاج توأم
رفتنت آغاز ويرانيست حرفش را نزن
عاشقی یا مسافری؟؟؟
اشکامو پاک کنم یا نه....
بگو می مونی برام.....
یا اشک رو هدیه می کنی وقت جدائی به چشمام
کدومشی عاشقی یا مسافری نازنین...
می تونم بهت تکیه کنم تا ابد
یا رفیق نیمه راه می شی برام
می تونم تو رو برای همیشه کنار خودم احساس کنم....
یا اینکه فقط تو رویا مال منی.....
نازنین بگو.....
عاشقی یا مسافری........؟؟؟
گاهی آدم طوری از کسی مهربونی میبینه که دیگه نمی تونه دل ازش بکنه...
تموم بدی های دنیا رو به خوبی های اون می بخشه ...
از تمام دو رنگی های آدما به خاطر یکرنگی اون می گذره ...